تو را به جای تمام فوتبالی که دوست نداریم، دوست می داریم
تاريخ : جمعه 14 مهر 1391برچسب:, | 11:46 | نویسنده : babak

روز جمعه ای از اینترنت استفاده می کنی و اخبار روز دنیا را می خوانی و به یکباره با نامه خداحافظی فرهاد رو به رو می شوی! همانی که هنوز برایم مشخص نیست چرا بزرگترین اشتباه دوران فوتبالش را مرتکب شد و در اوج محبوبیت استقلال را رها کرد و دست راست مظلومی را قطع!

*****

روزی که مقاله ای با عنوان “خداحافظ هفت مقدس” را نوشتم به هیچ عنوان باور نمی کردم که به فاصله ی کمتر از یک سال باز هم باید در رابطه با خداحافظی مجیدی احساساتم تکانی به خود دهد و به این اصل بیشتر پایبند شوم که فوتبال یعنی فوتبال! نه چیزی کمتر و نه چیزی بیشتر! در فوتبال نباید عاشق شوی و نباید بگذاری عاشقت شوند! اگر این اصل را رعایت نکنی یا کریمی می شوی یا مجیدی!

در فصل جاری وقتی ضعف گلزنی تیم را می دیدم به یاد فرهاد می افتادم و پس از اندکی تامل با خود زمزمه می کردم که فرهاد نیم فصل استقلال را رها کرد و رفت، پس لایق پوشیدن پیراهن استقلال نیست. به خود می گفتم فرهاد تیم را در اوج رها کرد و باعث شد مردی بر روی نیمکت تیمم بنشیند که حرف مردم برایش مهم است اما به حرفشان گوش نمی دهد! به خود بارها گفته ام که فرهاد باعث شد امیری بر روی نیمکت استقلال بنشیند که کوه منتش بر شانه های من سنگینی می کند. فریاد <> را که از استادیوم می شنیدم به خود می گفتم ساکت بشید هواداران بی رگ! شما نمی فهمید همان فرهاد مجیدی روزگار استقلال را سیاه کرد و باعث شد سپاهان و تراکتور بالاتر از ما در رده های اول و دوم قرار بگیرند! وقتی به استادیوم رفتم و دیدم فرهاد شویق می شود به خود گفتم از فرهاد متنفرم زیرا او با رفتنش باعث شد قلعه نویی به استقلال برگردد و بر استقلال منت بگذارد.

فرهاد هرچه که بود یک خاصیت خیلی خوب داشت. بخاطر هنرنماییش بر سر کسی منت نمی گذاشت. او مثل آقایانی که که در نبودشان آرزوی ذلت استقلال را داشتند نبود!
فرهاد مجیدی خیلی فرهاد بود. کاپیتان خیلی آبی بود و این آبی خیلی مقدس بود. آری! رویایی بود به نام بازگشت کاپیتان فرهاد مجیدی به استقلال. هر روز روزنامه ها و سایت ها را زیر و رو می کردی که خبری از بازگشتش بخوانی اما دیگر حالا باید امیدوار باشی که به عنوان مربی به تیمت بیاید.

با اینکه دیگر فریاد << آهای فرهاد مجیدی>> جوابی به همراه نخواهد داشت اما این خداحافظی یک نکته ی مثبت و مهم داشت. مدتی قبل مجیدی با خداحافظی اش از تیم ملی باعث راهیابی جوانان به ترکیب اصلی تیم ملی شد و حالا هم با خداحافظی از فوتبال، آبی بر روی آتش خشم هوادارانی شد که بعد از عدم نتیجه گیری در هفته های اخیر و بازی دادن به حنیف عمران زاده در خط حمله تیم استقلال، او را صدا می زدند. فرهاد با خداحافظی حکم یک دلی سکوها را امضا کرده و دیگر این هواداران هستند که باید دید رگ غیرتشان از خداحافظی هفت مقدس به جوش می آید و فریادهایشان را چندبرابر می کنند و یا پیام مجیدی را درک می کنند.

سعی ندارم مقاله ای طولانی تحویل چشمان شما دهم زیرا که نوشدارو بعد از مرگ سهراب برای هیچ کس سودی نخواهد داشت.
استقلال هست و زندگی باید کرد اما شاید شما هم مثل این حقیر انگیزه ای کم برای هواداری و نوشتن پیدا کرده اید زیرا که گویا بی ارزش ترین انسان ها در فوتبال هواداران هستند و بی ارزش ترین مقالات صاحبانی فوتبال نویس دارد.این کم ارزشی را آقایانی معلوم کرده اند که یک شبه هوادار را بهترین هوادار ایران می نامند و به یکباره هم او را مصداق خس و خاشاک!خیلی شیرین در فوتبال دست و پا می زنیم و هر فردی تنها به فکر خودش است و نه به فکر استقلال و هوادارانش!

کلام آخرم با استقلال؛
تو را به جای تمام فوتبالی که دوست نداریم، دوست می داریم.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







  • قیمت خودرو
  • لیموزین